روزنو :غلامعلی رجایی، فعال سیاسی اصلاحطلب میگوید؛ آقای روحانی یک فرد پخته و جاافتادهای است که در این چهار دهه نظام، در مسئولیتهای بالایی مانند دو دوره ریاستجمهوری، مجلس خبرگان و... را داشته است و افرادی هستند که میتوانند از سوی ایشان مورد حمایت قرار بگیرند.
سهشنبه، سوم خرداد ماه بود که خبر برگزاری جلسه حسن روحانی با اعضای کابینه دولتهای یازدهم و دوازدهم در فضای رسانهای منتشر شد؛ نشستی که در آن به مسائل و مشکلات جاری کشور پرداخته و حتی وزرای سابق گزارشهایی را هم ارائه کردند.
غلامعلی رجایی، چهره سیاسی اصلاحطلب و مشاور مرحوم آیتالله هاشمی، جلسات روحانی با اعضای کابینهاش را به فال نیک میگیرد و به قرن نو میگوید: «این نشان میدهد که همچنان دغدغه این دوستان مشکلات کشور و حل آن است و جای امیدواری است که به دولت آقای رئیسی اعلام کردند که میتوانند کمک کنند.»
وی البته معتقد است جلسات روحانی رویکرد محافظهکارانه دارد و تأکید میکند؛ «با توجه به رسانهای کردن این جلسات، به نظر من، رویکرد محافظهکارانهای دارند. اظهارات خنثی و بدون نقد دولت، نشان میدهد که اگر این جلسات ادامه هم داشته باشد، خیلی به نقد دولت نمیپردازد.»
مشروح گفتوگوی غلامعلی رجایی، فعال سیاسی اصلاحطلب را در قرن نو بخوانید.
*******
آقای رجایی! در مدتی که روحانی از قدرت کنار رفته چندین بار خبرهایی از جلسات او با کابینهاش منتشر شده، تحلیل شما از برگزاری جلسات آقای روحانی با کابینهشان چیست؟ دورهمی معمولی است یا اهداف سیاسی را دنبال میکند؟
بله در این مدت دولت آقای روحانی جلساتی داشتند و استراتژی سکوت فعال را پیش گرفتهاند. این نشان میدهد که همچنان دغدغه این دوستان مشکلات کشور و حل آن است و جای امیدواری است که به دولت آقای رئیسی اعلام کردند که میتوانند کمک کنند.
این همافزایی و همپوشانی را باید به فال نیک گرفت. آقای رئیسی نهتنها از تجارب دولت آقای روحانی که باید از تجارب دولت آقای خاتمی و کابینه ایشان نیز استفاده کند. یکی از اقدامات خوبی که آقای خاتمی بعد از اتمام دولت خود انجام داد، تأسیس بنیاد باران بود و با افرادی حتی پایینتر از سطح وزرا، جلسه برگزار میکنند.
دولت رئیسی از تجارب خاتمی و روحانی استفاده کند
آقای روحانی هم میتواند از رده وزرا پایینتر آمده و با معاونین وزرا و مدیرکلها و... جلساتی را تشکیل داده و تجارب خود را در اختیار دولت قرار بدهند. البته، دولت هم باید بخواهد از این کمکها استفاده کند؛ یعنی دولت باید از تماس با مدیران قبلی فراتر رفته و کسانی که سالها نبض اقتصادی و سیاسی کشور را در دست داشتند، راهکارهای خود را به آن بدهند.
مخصوصاً، دولت آقای رئیسی به لحاظ کارآمدی قابل مقایسه با دولتهای قبلی نیستند و در این شرایط بحرانی نمره مدیریتی بالایی نداشتند؛ البته لازم نیست که دولت به هر آنچه گفته شد، عمل کند؛ ولی از تجارب بقیه دولتها استفاده کند.
با توجه به اینکه انتقادات از تصمیمات اقتصادی دولت، این روزها بیشتر شده، فعال شدن برخی چهرههای سیاسی چون آقای روحانی یا حتی عارف میتواند نشانههایی از بازگشت جدیتر به تحرکات سیاسی باشد و...
قاعدتاً دغدغه هر فرد و حزب سیاسی بازگشت به قدرت است. چرا نباید این دغدغه را داشته باشند؟ البته به این معنی نیست که آقای روحانی و یا آقای عارف بخواهند خودشان رأس قدرت باشند، ممکن است شرایط سنی را هم داشته باشند؛ اما ممکن است از تفکرات نزدیک به خودشان حمایت کنند.
آقای روحانی قصد داشت که بعد از خودش شخصی را مطرح و برای او رأی جمع کند که صورت مسئلهای که طراحی کرده بودند، موفق نشد.
آقای رجایی! آقای روحانی ظرفیت این تشکلسازی و حزبسازی را دارند؟
آقای روحانی یک فرد پخته و جاافتادهای است که در این چهار دهه نظام، در مسئولیتهای بالایی مانند دو دوره ریاستجمهوری، مجلس خبرگان و... را داشته است و افرادی هستند که میتوانند از سوی ایشان مورد حمایت قرار بگیرند.
ریش حزب اعتدال توسعه به آقای روحانی بسته است؛ هرچند خود ایشان اعلام نکردند؛ اما افرادی که این حزب را اداره میکنند، همراهان آقای روحانی هستند؛ اما آینده روشنی درباره موفقیت ایشان و یارگیریشان مشاهده نمیکنم.
به نظر شما این جلسات زمینهسازی برای انتخابات 1402 است؟
احزاب نمیتوانند دغدغه انتخاب را نداشته باشند؛ کمااینکه زمانیکه اصلاحطلبان رویکار بودند، اصولگرایان از همان ماههای بعد از شکست به دنبال بازسازی خودشان رفتند.
بااینحال حرف انتخاباتی در این جلسات زده نشده است. این برای زمانی است که نقد دولت مطرح شده و بهطور مثال، بگویند سیاست گران کردن چهار کالا اشتباه است و این راهکار انتخاباتی دارد.
اما، در این جلسات وارد این مسائل نشدند و کلیگویی صورت گرفته است. با توجه به رسانهای کردن این جلسات، به نظر من رویکرد محافظهکارانه ای دارند. اظهارات خنثی و بدون نقد دولت، نشان میدهد که اگر این جلسات ادامه هم داشته باشد، خیلی به نقد دولت نمیپردازد.
آقای رجایی، طی سالهای اخیر بارها شعار «اصلاحطلب و اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» را شنیدهایم. با توجه به شکست اصلاحطلبان در انتخابات اخیر و نارضایتی مردم از عملکرد دولت و مجلس اصولگرا، میتوان گفت که آیا این دو حزب هنوز شانسی در انتخابات دارند یا ما شاهد حضور چهرههای نوظهور در انتخابات 1402 هستیم؟
این یک شعار انحرافی است. اصولگرایان که دولت و مجلس را تشکیل دادند، کجا تمام شدهاند؟ مجلس در دست کیست؟، رئیس مجلس کیست؟، اصولگرا هستند و دولت نیز در دست اصولگرایان است. من به این شعار انتقاد جدی دارم.
همچنین مسئله مردم دیگر خط سیاسی نیست و کارآمدی است. مردم کارآمدی میخواهند حال چپ باشد یا راست، میخواهند ببینند چه کسی سفرهشان را رنگینتر میکند و چقدر از خالی شدن آن جلوگیری میکند. چقدر با تورم مخالفت میکند؟. به نظر من این یک شعار انحرافی است. عملاً نفی یک حزبی در ایران دارد پرچمداری می کند و این خیانت است.
مگر ما میتوانیم بدون حزب پیش برویم؟ مگر ما میتوانیم جریان اصیل اصلاحات و دوران درخشان دولت آقای خاتمی را در کشور نادیده بگیریم؟، مردم دولت دارند فروتنی آقای خاتمی و درخشان بودن دولت ایشان را در قالب چهرههای دیگر ببینند.